«کوئینیچ اودهار» در جزیزره ی لیوایز در انزهبریدس به سال 1600 متولد شد.اون زندگی رو در فقر می گذروند و تو یه مزرعه کارگری کار می کرد تا اینکه... داستان پیشگویی ها ی او به گوش «لرد مکنزی» که از زمین دارای بزرگ ایالت بود رسید.لرد که می شنید همه از استعداد اسرار امیز این جوون اسکاتلندی حرف می زنن از او خواست تا به خانه اش که در قلعه برهان در نزدیکی شهر فیرت در ایالت کرومارتی امده و در انجا ساکن شه اما مدت کمی بعد از ورود اودهار به منطقه براهان لرد در گذشت و کنت دیگری از خانواده»سی فورت» جانشین لرد شد.در اون زمان بعضیها در باره ی نیروی اودهار تردید داشتن بخصوص درمورد ادعاش درباره نگاه دومش.یکی از این افراد یه پیرمرد به نام «دانکن مکری» از ایالت گلن شایل بود یک بار پیرمرد از اودهار خواست تا چگونگی مرگش را بگوید . اودهار به او گفت که به وسیله شمشیر کشته می شود.خیلی از مردم با شنیدن این حرف به خنده افتادند چون امکان نداشت که یه پیرمرد با شمشیر کشته بشه.بعد در سال 1654 وقتی یک ژنرال انگلیسی به نام«جرج مانک» با سربازاش به سمت «کینتیل»حرکت می کرد با دسته ای از سربازانی از میان تپه ها در حال قدم زدن و رفتن به طرف خانه شان بودند برخورد کرد در این هنگام پیرمرد در حال عبور از تپه ها بود ولی چون سربازا پیاده با زبان انگلیسی اشنایی نداشتند با ارتش ژنرال درگیر شدند و پیرمرد که از حادثه وحشت زده شده بود دست خود را به روی قداره اش گذاشت تا اینکه یکی از سربازای خشمگین ژنرال نسبت به این حرکت پیرمرد عکس العمل نشان داد و با شمشیرش همان طور که پیشگویی شده بود ضربه ای مرگ بار بهش زد.در سال 1630 اودهار در حال عبور از دشت پهناوری ناگهان ایستاد و با خودش زمزمه کرد:چه وحشتناک, این دشت غم افزا از خون سربازان زیادی از شمال غرب اسکاتلند رنگین خواهد شد خوشحالم که من ان روز را نخواهم دید.
سرهای زیادی قطع می شوند و هیچ ترحمی در کار نخواهد بود.این پیشگویی دقیقا"جنگ«کالودن» را که 116 سال بعد در همان ناحیه اتفاق افتاد توصیف می کرد که در همون زمان سربازان سلطنتی «دوک کامبرلند» طرفداران اسکاتلندی مدعی تاج و تخت را به کلی قلع و قمع کردند و سرهای بسیاری از تن جدا شدند .یکی دیگر از پیشگوییهای اودهار که در زمان خودش بی معنی بود این است که گفت: روزی ردیفی از کالسکه های سیاه بدون اسب که توسط یه ارابه اتشین کشیده می شوند از بین کوهستان عبور خواهند کرد. در واقع اودهار ایجاد راه اهن را در قرن 17 و در زمان ملکه «ویکتوریا» پیشگویی کرده بود . پیشگویی دیگر او می گفت که روزی کشتی های بسیاری در پشت تپه «توماناهوریچ» رفت و امد خواهند کرد.البته کسایی که به پیشگویی او خندیدند زنده نماندند تا ساخت کانال «کالدونیان» را توسط «توماس تلفورد» ببینند. این کانال که دریای شمال را از طریق «گریت گلن» به دریای ایرلند متصل می کرد, طوری راه پشت تپه را قطع می کرد که وقتی کشتی ازون عبور می کرد از راه دور به نظر می رسید که کشتی ها در پشت تپه در حال حرکتند البته این رویداد 150 سال بعد از پیشگویی به وقوع پیوست.اودهار سه فاجعه دیگر رو هم پیش بینی کرد که اولین اون در سال 1967 به وقوع پیوست او گفته بود که دریاچه ای در قسمت فوقانی روستای «بیولی» طغیان می کند و با عث نابودی دهکده مجاورش می شه در این سال یه جبهه هوای طوفانی و به دنبال ان باران شدید سبب شد که اب در پشت سد تولید برق «تورچیلتب» سرریز شده و موجب طغیان رود خانه «کانلون«بشه. که نتیجش هم مرگ احشام و محصولات کشاورزی و ویرانی دهکده شد.دومین پیش گویی اون که هنوز هم به وقوع نپیوسته اینه که گفته زمانی اب دریاچه «شیل» در «کینتیل» اونقدر کم می شه که یه انسان می تونه بااستفاده از پاهاش از اون عبور کنه اون وقت ماهی یها ی ازاد دریاچه را ترک می کنند. س.مین پیشگویی اون مربوط به بارش باران سهمگین سیاهی به روی زمینه شاید هم منظورش باران اسیدی بوده که بعد از جنگ اتمی و یا شاید فاجعه ای در یک نیروگاه هسته ای مانند سال 1980 در نیروگاه اتمی چرنوبیل باشد.سرانجام این پیشگو یی باعث مرگش شد! اون به خانم کنتس«سی فورت» گفت که شوهرش در در پاریس معشوقه ای داره با وجود اینکه این حرف درست بود اون خانم به شدت عصبانی شد و دستور داد اودهار رو مثل یه جادوگر تو قیر مذاب بندازند..